پایان برجام کدام امید چه نیرنگی؟

آیا واضح تر از این هم هست که ایران روز یکشنبه در کنفرانس خبری تهران اعلام کرد „ از این پس به محدودیتی که در برجام برای میزان غنی‌کردن اورانیوم تعیین شده پایبند نخواهد بود.

 ترامپ هم که  الغای برجام را خیلی وقت پیش امضاء کرد و وکیلش برجام را پاره کرد و بر روی آن تف کرد. اروپا هم نتوانست بر قولهایش مبنی بر نگهداشتن برجام عمل کند زیرا که از طرف شرکتهای بزرگ تجاری در آلمان  که از تحریم آمریکا در صورت معامله با ایران میترسند، زیر فشار قرار قرار گرفت.آیا  برجامی باقیمانده است؟ آیا رسمی تر از این هم اعلامی هست؟ اتحادیه اروپا امروز دوشنبه اعلام کرد برای حقظ برجام  دیپلمات ارشد خود موگرینی را ماه نوامبر  به آمریکا میفرستد. اتحادیه اروپا میخوهد آمریکا را از عواقب خروجش از برجام با این استدلال که به ضرر آمریکا در ارتباط با مذاکراتش با کره شمالی خواهد بود صحبت کند.  یعنی کره شمالی به آمریکا و ترامپ برای دیپلماسی جدید  اعتماد نخواهد کردو برای جلب این اعتماد آمریکا را به برجام برگراند. سیاستمداران اروپائی  ریششان گرو معاملات بزرگیست که در مقابل آنها ایران اهمیتی ندارد. علت پافشاری اروپائی ها بر برجام ترس آنها از بروز جنگ نیست بلکه ترس از فراریان جنگی ست و ایران اولین /دروازه اش اروپا میباشد. موگرینی میگوید ما دیگر تاب و توان مشکلات خاورمیانه را نداریم.

Hochwasser im Iran – Alarmstufe 1.

Wer Goethe kennt, kennt auch Hafiz, den großen iranischen Dichter. Hafiz ist aus Shiraz, der Stadt der Liebe, mit einem Garten, mit vielen Straßen, in denen Schmetterlinge, Vögel und Honigbienen friedlich um die Organgenbäume herumfliegen. Die Stadt mit ihrem historischen, berühmten „Darwazeh ghoran, wo jährlich zehntausende Menschen das Nourouz (Neujahrs-)-Fest an der Grabstätte von Hafiz feiern.  All das ändert sich nun mit dem gewaltigen Hochwasser, das letzte Woche vom Nordiran aus angefangen hat – und jetzt steht das ganze Land unter Alarmstufe 1. Die Menschen müssen aus Sicherheitsgründen in ihren Häusern bleiben. Viele Menschen erreichte die Nachricht und der Alarm nicht und sie waren auf dem Weg zu Ausflügen auf Landstraßen und Autobahnen unterwegs. Ahnungslos gerieten Sie in Lebensgefahr.  Die offiziellen iranischen staatlichen Nachrichten werden von den Bürgern wenig empfangen, weil sie voll von religiösen Predigern ist. Die Sozialmedia wie Instagramm und WhatsApp wurden gedrosselt und sind sehr langsam.

Die aktuelle Hochwasserkatastrophe wurde so oft erst wahrgenommen, als sie selbst auf dem Weg davon betroffen waren. Per Telefon wurde das Land informiert.  Das Hochwasser trifft nun nicht nur Shiraz sondern mittlerweile den ganzen Iran. Das Hochwasser läuft wie ein  Drache durch das Land und verwüstet alles. Hunderte Menschen sind dadurch im Schlamm versunken und die offizielle Zahl von Hunderten Toten und Verletzen steigt weiter an. 

Kaweh Madani, der bei den Vereinten Nationen im Bereich Umweltschutz arbeitet und früher im Iran als Chef der Krisenmanager für Naturkatastrophen tätig war, erklärte neulich in VOA Farsi (persisch): Das Hochwasser kommt von den Veränderungen in der Luft, und die gab es schon immer. Die aktuelle Situation im Iran ist aber auch bedingt durch hausgemachte Probleme wie Staudämme, die viel Wasser gespeichert haben und nicht korrekt reguliert wurden. Das Wasser hätte regelmäßig abgelassen werden müssen. Das führt nun dazu, daß sie keine Aufnahmefähigkeit mehr haben, sie sind übervoll und das Wasser läuft über. Ein andere Ursache ist, dass Sand und Steine von Flussbetten tief ausgegraben wurden und für Wohnimmobilien und Industrie genutzt wurden – das Wasser wurde gewissermaßen aus seinem Lebensraum verdrängt. Auch ist zu beachten, dass die  Flußbetten zu Straßen und Eisenbahn-Wegen gemacht worden sind. 

Die Land steht in Schlamm. Umweltschützer warnen vor schwimmenden Schlangen im Wasser und vor gefährlichen Infektionen. Die Orangenbäume in Shiraz stecken nun „bis zum Hals“ in Schlamm. Wo die Bienen und Schmetterlinge sind – niemand wüsste es zu sagen. /Nasrin Parsa

سلطانه رژیم چنج ایران

اتحادیه اروپا به احترامش برخاست و یک دقیقه ممتد برای نسرین ستوده وکیل زندانی در اوین کف زد. اما چرا کاندیداهای اتحادیه اروپا برای رهبری ایران یکی پس از دیگری سقوط میکنند؟ چرا تا کنون اهمیتی به مبارزات اسماعیل بخشی و دیگر شهرهای ایران که „اوین “ ندارند نداده است؟

ستوده از مبلغین انتخاباتی حسن روحانی رئیس جمهور کنونی ایران، از حامیان تبلیغاتی سید احمد خاتمی و حامیان سید حسین موسوی،  دانش آموخته در مکتب زهرا رهنورد نویسنده کتاب حجاب زن مسلمان است . رهنورد از تلاشگران تئوریسین جداسازی جنسی در دانشگاهها و مبلغ تبلیغاتی همسرش میر حسین موسوی بود که بعنوان „زن انقلاب ایران“ در رسانه های بین المللی معرفی شد. او اکنون با همسرش در حصر خانگی اند.  نسرین ستوده از دوستان نزدیک خانواده هاشمی رفسنجانی ست و هاشمی رفسنجانی را محبوب مردم و زنان خانواده او را پیشتاز حقوق زنان میخواند . او نیز قبلا“ در یک جلسه با حضور زهرا رهنورد در یک ویدئوی اینترنتی به بهانه مبارزه با اعدام گفته است “ شکنجه گران ساواک وظیقه خود را انجام میدادند“ دفاعی که فاقد  زبده کاری حقوقی ست. در تاریخ دادگاههای نازی آلمان کسانی هم که فقط منشی اداری نازی ها بودند به زندان محکوم  شدند چون بخشی از سیستم نازی را آنها با مراوداتشان  روی پا نگهداشته بودند.  نسرین ستوده به عنوان حامی حقوق بشر درایران در رسانه ها پشتیبانان زیادی دارد. او با حضور در فیلم“ تاکسی“ جعفر پناهی  با شالی سفید بر سر باعث شد که این فیلم برنده  جایزه طلائی در خارج از کشور شود. پناهی ادعا کرده بود که بدلیل ممنوع الکار شدن این فیلم را „مخفیانه“ ساخته است و „مخفیانه به فستیوال بین المللی فیلم برلیناله فرستاده شد و „علنا“ برنده خرس طلائی شد.

آنچه که در „نظم“ جهانی قرن 20 میلادی با نوشتارهای خوب و انسانی و با زیر بنای نئولیبرالیسم صورت گرفت پس از صد سال با باز شدن مشت این ارگانهای جهانی مثل سازمان ملل دیگر نمیتوانند کار ساز باشند.  واژه زیبای „حقوق بشر“ و لایحه انسانی او را همین ارگانهای بین المللی زیر پا گذاشته و میگذارند و خواهند گذارد. حقوق بشر تا کنون در مورد جنگ و نسل کشی توان مقابله با دولت های جنگ افروز و کارخانه های اسلحه سازی را نداشته است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا خود ناقضین حقوق بشربخصوص در آفریقا و خاورمیانه میباشند. با صدور مواد غذائی به آفریقا باعث زمین زدن کشاورزان آنجا شده و میشوند. همین رویه را هم برای ایران در سر میپرورانند که امروزه پیش لرزه های آنرا مردم بشدت میبینند.  اتحادیه اروپا در تقلای دستیابی هر چه بیشتر و بیشتر بر بازار ایران و سعی در مقابله با بازار چین و همچنین جلوگیری از حضور فعال آمریکا درتجارت با ایران دارد. اروپا از نظر جغرافیائی بسیار به ایران نزدیک است.  

اتحادیه اروپا که برای تاءمین و خدمت به کنسرن ها و بانک ها بوجود آمده است بر عکس ترامپ بجای لشکر کشی به ایران در تلاش نگهداشتن جریانات اصلاح طلبی که حافظ سیستم نئولیبرال کنونی ایران میباشند. خط مقدم نئولیبرالیسم خصوصی سازی ست. اگر اتحادیه اروپا برای اسماعیل بحشی و دستگیری اش اهمیتی قائل نیست پر واضح است که او علیه خصوصی سازی بپا خواسته است. دانشجویان زندانی در شهرستان های ایران که „اوین“ ندارند ناشناس و بی حمایت مانده اند. انگار ایران فقط به تهران خلاصه میشود.

برگردیم به کف زدن ها.  اتحادیه اروپا که سرپا ایستاده و کف میزند. کاندید رژیم چنج آنها  حتما“ و باید یک“زن“ باشد.  زن بودن میتواند توهم  توجه به حقوق قرن ها پایمال شده زنان را بوجود آورد. کاندید  زنی ست „متاءهل“  با تصویری „مادرانه“ و صدائی „ضعیف و نازک“ او باید همخوانی ظاهری با „فرهنگ“ جامعه داشته باشد.  تصاویر رسانه ای نسرین ستوده جوابگوی این انتخاب است. بعنوان „مادر“ کودکانش را دربغل گرفته و یا در عکسهای „خانوداگی“ کانون گرم خانه را با لبخند های همسرش گرم میکند. برای نئولیبرالیسم این بهترین انتخاب است. مادر و همسر بودن! واژه هائی که برای مردم ایران در بافت سنتی و روستائی اش در ظاهر همچنان اهمیت خاصی دارد. همان ویژه گیهای زهرا رهنورد با نام „زن انقلاب ایران“.

اتحادیه اروپا با این نمایش ها درحال آزمایش افکار عمومی مردم ایران است که آیا مردم کاندیدهای منتخب آنها را میپذیرند یا مثل شیرین عبادی و رهنورد  او را فراموش میکنند؟ این آزمایشی ست از راه دور و ربطی به پشتیبانی  مبارزات حق طلبانه ملت درون ایران ندارد.همانطور که تا کنون جایزه نوبل و خرسهای طلائی و نقره ای جشنواره های بین المللی نتوانستند دربوجود آوردن خیزش دیماه مردم و ایجاد اعتصابات مختلف و اعتصابات نان و کار تائیری داشته باشند. مردم در جامعه ای هستند که خطرات آن را میشناسند و میدانند کی دوباره بر روی سکوها بروند و کی دوباره به خیابانها بیایند. مردم خود سالار شده اند.

پ.ن.

خانم ماریچه اسخا نماینده پارلمان اروپا و منتقد حقوق بشر در ایران به هنگام حضور با دیپلماتیهای ایرانی روسری سفیدی بر سر کرد که موجب انتقادات شدیدی از طرف گروههای مختلف زنان شد. او در سال 2013 به دیدار نسرین ستوده و جعفر پناهی رفت.