مُد زبان زمان است
وقتی صحبت از مُد لباس و کفش میشود برای بسیاری از روشنفکران هنوز موضوعی ناشناخته و در حد „عروسک“ بودن زنان و یا ساده انگاری مردان تعریف میشود. مُد بمانند دیگر عرصه های زندگی مثل معماری ساختمان و بناها، مسافرت های تفریحی در زندگی مردم نقش دارد و جابجا میشود. مُد لباس زنان در سده 20 میلادی در سراسر دنیا نقش عظیمی در صحنه سیاست،اقتصاد و مبارزه برای آزادی زنان، مبارزه علیه دیکتاتوری و فاشیسم بازی کرده است.
مُد بیان شرایط است و با خود نشانه های خود را حمل میکند و حامل پیغامی ست برخاسته از نظرگاه شخصی وخلاقیت طراح آن است. این هنر در مراحل مختلف تاریخی حرف خاص خود را زده است و در تغییرات اجتماعی برای رهائی زنان نقش بالائی داشته است. از همین رو در نظام های دیکتاتوری و فاشیستی سعی کردند که به آن وارد شوند تا بتوانند شیره این کلام را بسوزانند و به تصرف ایدئولوژی خود در آوردند، اقدامی که بدون مقاومت مردمی نماند.
جامعه شناسان فرانسوی و آلمانی همچنین فلاسفه جدید آلمان بمانند آدرنو و والتر بنیامین هم به موضوع مُد پرداخته و آنرا بررسی کرده اند. متاءسفانه این موضوع در ادبیات کاملا“ بی توجه مانده است. پیر بوردیو جامعه شناس فرانسوی آنرا یک „بازی“ میان روشنفکران و بورژوازی میخواند که بین روشنفکر چپ و روشنفکر راست میچرخد. بوردیو مُد را باین معنا که هرکس با یک تفوت کوچک خود را از دیگران جدا میکند، تعریف کرده است.
در تاریخ فاشیسم آلمان واطریش هیتلر گفته بود که همه چیز باید آریائی باشد حتی مُد لباس. با تعین اونیفورم برای زنان و مردان جامعه ای یکدست از اونیفورم پوشان „آریائی“ ساخت و همزمان خرید کالاهای خارجی را تحریم کرده بود. در حالیکه زنان افسران عالیرتبه فاشیسم در لباسهای ابریشم از هندوستان و دگمه های مدل دار فرانسوی بر لباسشان در مجالس و جشن های شبانه شرکت میکردند. در مبارزه با مُد آریائی جوانان ضد فاشیست در اطریش با گذاشتن کلاه هائی از روزنامه و پوشیدن کفش های لژ دار بلند بجای چکمه سربازی و دستمال گردن بجای کراوات در کلوب های شبانه علیه دیکتاتوری مقاومت نشان میدانند و اگر نازی ها به ان کلوب ها میرفتند با فریاد نازی گمشو آنها را از کلوب بیرون میانداختند . در زمان اشغال فرانسه از طرف فاشیسم مبارزه „محترمانه“ ای از طرف مادام گرس طراح لباس شب زنان بوجود آمد که که پارچه های کاربردی در لباس ها خلاف “ طرح لباس“ اشغالگران نازی بود. Madam Gres
بعد از جنگ دوم کت وشلوار برای زنان مُد شد و این اولین نشانه تغییر مرز بندی بین جنسیت بود در حالیکه دامن پوشیدن مردان تا کنون در دهه 20 قرن 21 هنوز مُد نشده است زیر که مردانگی مردان در مقابله با همطرازی با جنسیت زن است.
مُد اسلامی در ایران و کشورهای تحت تاءثیر او در چهل سال گذشته نیز نشان از مقابله حاکمیت با فرد بعنوان ایندیویدوئل یعنی شخص خود مختار دارد. زنان ایران بمانند زنان در فرانسه اشغالی و با مبارزه „محترمانه“ در مقابل دستورهای حکومتی مبارزه میکنند تا جائیکه در طی این چهل سال گذشته مقنعه ها به روسری و مانتوهای سیاه تا روی کفش به تونیک های رنگی و کوتاه تبدیل شده است.
طراح ژاپنی در قرن 21 لباسهای سوراخ دار و شلوارهای پاره را مد کرد و با آن پیام فقر و همچنین مصرفی بودن را نشان داد که لباسهای کهنه را هم میشود پوشید و دور نیانداخت. پیامی بجا برای سالم ماندن محیط زیست.
Paul Poirt ,Co Co Chanel,
از طراحان با آوازه ای هستند که در جهت آزادی زنان از قیود اجتماعی سهمی بسزا دارند. شانل با طرح موهای کوتاه برای زنان و لباسهای راحت، زنان را از قید کرست و گن های سفت و کفشهای پاشنه میخی رها کرد. گرچه بدلیل همدستی با نازی ها بعد از جنگ دستگیر شد و با وساطت چرچیل در کوتاه مدت آزاد شد. پاوول پیورت در اوایل قرن بیست لباسها را به سبک لباسهای شرقی رنگی کرد. تا آنزمان لباسها فقط به رنگهای شیری و کرم محدود بود.
صنعت مُد در مقابله با طراحان هنرمند
صنعت لباس سازی و لوازم آرایش در این ادوار سعی بسیار در تغییر شخصیت انسانی زنان و مردان جوان دارند که بیشتر انسانها را بعنوان „مشتری“ خود در نظر دارد و با دنیای هنر طراحان لباس و هنر بکلی دور و در جنگ است. این صنعت در صدد تخریب انسان نوین است و برای مشتریان „زیبائی ایده آل“ میسازد و توان تبلیغ آن را دارد . مثل مژه های مصنوعی، ناخن مصنوعی، باسن بزرگ مدل آفریقائی و لبهای کلفت آفریقائی حتی برای بلوند های اروپائی. بکار بردن لوازم شیمیائی در لباس و مواد آرایش تنها پیامش برای غول های ضد بشری ست که در تخریب محیط زیست سالم میتازد و از آن بهره میبرد. بجای پارچه پلاستیک بتن میکند.
دنیای مُد عرصه است که در آن جامعه و فرد، هنر و کاسبی ، درون و بیرون، بدن و جهان خارج از آن با هم ملاقات میکنند.